قرآن و استشراق؛ انگیزه‌ها، روش‌ها و خطاهای مستشرقان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکترای قرآن و مستشرقان، پژوهشگر بین الملل

2 کارشناسی ارشد فقه و اصول، جامعه المصطفی العالمیه

چکیده

مسئله‌ی اصلی این پژوهش، بررسی مبانی فکری و روش‌شناختی مستشرقان در مطالعات قرآنی و ارزیابی علمیِ ادعاها و شبهاتی است که آنان درباره منشأ، ساختار و صیانت قرآن کریم مطرح کرده‌اند. با آن‌که آثار شرق‌شناسان در ظاهر با رویکرد پژوهشی و تاریخی نگاشته شده، اما تحلیل دقیق آن‌ها نشان می‌دهد که بخش قابل‌توجهی از این مطالعات بر پایه پیش‌فرض‌های الهی‌ناشناسانه، نگاه تاریخی ـ انتقادی غربی، و زمینه‌های فرهنگی و سیاسی شکل گرفته است. مستشرقان برجسته‌ای مانند نولدکه، بلاشر، گلدزیهر و مونتگمری وات، با تکیه بر روش‌هایی چون تحلیل متن، تاریخ‌گذاری سوره‌ها، مطالعه قرائات و مقایسه میان مصاحف صحابه، کوشیده‌اند تا منشأ وحی را به تجربه‌ای بشری فروکاهند و زمینه تردید در صیانت قرآن را فراهم آورند. هدف این تحقیق، نقد روش‌مند دیدگاه‌های مستشرقان و نشان دادن ناسازگاری این آراء با منابع اصیل اسلامی و شواهد تاریخی معتبر است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای انتقادی و بررسی تطبیقی، ضمن استخراج مهم‌ترین گزاره‌های استشراقی در باب جمع و تدوین قرآن، اختلاف قرائات و تاریخ‌گذاری سوره‌ها، آن‌ها را با داده‌های علوم قرآنی، سنت نبوی و گزارش‌های متقدم تاریخی مقایسه می‌کند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که بسیاری از ادعاهای مستشرقان از ضعف درک مفهوم وحی، عدم آشنایی کافی با علوم قرآنی، اعتماد افراطی بر فرضیات تاریخی و برداشت‌های گزینشی از متون اسلامی ناشی شده است. بررسی موردی آثار نولدکه، بلاشر و گلدزیهر آشکار می‌سازد که ادعاهای آنان درباره تحریف، عدم تدوین قرآن در عصر نبوی، یا ساختگی بودن اختلاف قرائات، فاقد پشتوانه نقلی و تاریخی معتبر است و با مبانی جمع، ضبط و تواتر قرآن ناسازگار می‌باشد. نتیجه آن‌که مطالعات استشراقی، علی‌رغم نقشی که در توجه جهانی به پژوهش‌های قرآنی داشته‌اند، از حیث علمی نتوانسته‌اند تصویری دقیق از تاریخ و حقیقت قرآن ارائه دهند؛ و شواهد موجود، اصالت، الهی‌بودن و صیانت قرآن را به‌طور مستدل اثبات می‌کند.

کلیدواژه‌ها